محمد متینمحمد متین، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 28 روز سن داره

میوه دلم محمد متین

عید ولایت بر عاشقان مبارک

1391/8/11 12:29
نویسنده : مامان سودابه
501 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 

 

 

ای خدای مرتضی ، گردی از گامهای فتوت مرتضی را بر سر جهانیان بپاش تا ریشه نامردی در جهان بخشكد . 

 

عید غدیر بر تمام عدالت خواهان مبارک باد

 

  

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان گیسوجون
12 آبان 91 1:04
عیدتون مبارککککککککککککک خصوصی داری
عمه اریسا کوشمولو
12 آبان 91 9:05
عیدت مبااااااااااااااااااااااااااارک عزیزدلم
مامان زهرا
12 آبان 91 12:19
عیدتون مبارک
خاله مریم(مامان حسام کوچولو)
12 آبان 91 13:41
عید شما هم مبارک عروس خانومتون بهتر شدن؟


بله ممنون از احوالپرسیتون
ستاره زندگی
12 آبان 91 23:10
عید بر شما وخانواده مبارک
مامانی درسا
14 آبان 91 3:05
سلام به مامان سودابه عزیز عیدتون مبارک انشاالله همیشه در کنار هم خوش باشین
علامه کوچولو
14 آبان 91 15:36
سلام مامانی ممنون از الطاف سبزتون کد آهنگ رو براتون خصوصی گذاشتم کپی کنید در بخش تنظیمات (اسکریپها ) بذارین
مادر کوثر
15 آبان 91 7:58
این موهبت الهی است صبح چشم بگشایی و یادت بیاید دوستی داری آبی تر از آسمان، زلالتر از شبنم و روشن تر از صبح. صبح زیبایت بخیر! بروزیم
مامان تارا
15 آبان 91 15:59
سلام خانومی حال شما خوبه ؟ شرمنده وظیفه من بود براتون رمزو بفرستم ولی کوتاهی شد ببخشید خصوصی میفرستم
مامان الینا
17 آبان 91 0:07
گاهی با خودم فکر میکنم ؛مثلا مامان خودم بچه یا سقط میکرده یا از دست داده؛من یه خواهر داشتم که تو بیمارستان با سهل انگاری دکتر عفونت گرفت و دو هفته بیشتر طاقت نیاورد؛بعدش خدا یه برادر بهم داد که تو 7 سالگی دیابت گرفت و الان 22 سالشه و هزارمشکل داره.میخوام اینو بگم که تو این دنیا باور نمیکنم بعد هر سختی خوشی و آسونی باشه .مگه مامان من زجر کشیده نبود؟من خودم چهارمین بچش بودم که سالم به دنیا اومد و براش موند!بعد از این همه سختی و صبر چرا برادرم مریض شد؟روزی نیست که مامانم با استرس از خواب بیدار نشه؛شبی نیست که با خیال راحت بخوابه ؛تا کی باید سختی بکشه ؟تا روزی که پرپر شدن جوونشو ببینه؟ازش چیزی میمونه؟الان 47 سالشه اما هزار درد گرفته؛کم جوش زده؟پس کی راحت میشه؟ باور نمیکنم بعد این غم دیگه غمی به سراغم نیاد واسه اینکه از دنیا بدم میاد؛حوصله هیچی رو ندارم
بابای دوقلوها
18 آبان 91 15:38
منم با کلی تاخیر این عید بزرگ رو بهتون تبریک میگم
مامی طاها
2 دی 91 16:29
درود با اولین پا نهادن به دنیای انسانهای روی زمین به روزم بیا و در جشن تولد من تو هم مهمان باش منتظر قدم رنجتون هستم بدرود