محمد متینمحمد متین، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 28 روز سن داره

میوه دلم محمد متین

تجربه سفربه آخرت و برگشتی دوباره

1391/9/13 14:31
نویسنده : مامان سودابه
935 بازدید
اشتراک گذاری

وای محمد متین جون وقتی باباجونت من رو   برد  بیمارستان  و بیهوش و بیگوش برم گرداند خانه هرگز فکر نمی کردم  24 ساعت بعد دوباره آنقدر درد برمن غالب بشه که ضربان قلبم  رو به 38 تا برسونه و مجبور شم یک هفته مهمان تخت سی سی یو باشم و یک هفته هم  روی تخت شماره 11اتاق6بیمارستان چمران در بخش قلب جلوس کنم و داغ دیدار دلبندم بردلم بماند.اولین باربود که تو جگر گوشه ام را 11 روزنمیدیدم.از همه سخت تر زمانی بود که پشت تلفن اشک میریختی و از من می خواستی تا بغلت کنم  و من هم اینور سیم اونقدر اشک ریختم تا دوباره ضربانم بهم ریخت.عشق یعنی همین!! اشکهامان آتشی شد بر دل اطرافیان. سوختیم وسوزاندیم  و به زانو در آوردیم تمام قوانین دنیا را! منجمله قوانین  بیمارستان را.بالاخره اجازه دادند بیام بیرون از بخش و همدیگر را ببینیم و ببوسیم و ببوئیم و بغل کنیم.این روزها  سخت بود عزیز جون خیلی سخت. البته نه بیماری که من درد کشیده از قلب و روحم بوده ام از جوانی.سخت بود ندیدنت ولو به مدت چند روز امیدوارم تکرار نشود این روز تا مرگ مرا از تو جدا کند.آمین

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (44)

نسترن
13 آذر 91 14:38
وای بمیرم الهی مامان سودابه تو رو خدا مراقب باشین ما همه به وجود شما دلگرمیم
marjan
13 آذر 91 15:59
سلام مامان بزرگییییی! خدا بد نده!چی شده؟؟؟ توروخدا مراقب خودتون باشین! جواب نظرقشنگتونو تو وبم دادم!
marjan
13 آذر 91 16:08
راستی اجازه دارم لینکتون کنم؟


اجازه ماهم دست شماست
مامان ابوالفضل
13 آذر 91 16:36
سلام عزیزم، ابوالفضلم در مسابقه ی نی نیه فشن شرکت کرده کد رای گیریش0045 هستش، راستش اصلا دلم نمیخواست درگیر اینطور رای گیری بشم ولی گفتم خب یه بارش اشکال نداره هر وبلاگ می تونه دو تا رای بده خوشحال میشم به پسریه من رای بدین با لینک وبلاگ زیر در قسمت ارسال نظر http://ninimod.niniweblog.com/post24.php
معصومه
14 آذر 91 9:41
سلام سودابه خانوم خدا بد نده از دیدن متنی که در مورد بیماریتان گذاشتید خیلی ناراحت شدم انشا الله که با عنایت خدا و نظررسول خدا و اهل بیتش هرچه زودتر شفا پیداکنید .من وبسایت ندارم و فقط وبگردی می کنم تقریبا هرروز به وبلاگ زیبای شما سر می زنم. پیداست که خانوم فهمیده وبا کمالاتی هستین. امیدوارم سایه شما همواره بر سر خانواده محترمتان باشد بخصوص نوه قشنگتون. راستی چه قدر مظلومانه از جوانیتان صحبت کرده اید.


ممنون عزیزدلم لطف می کنید به مهمونی وب ما تشریف میارین .من از عمق قلبم به شما فرزندان خانه مجازیم دلبسته ام و دوستتان دارم
خاله نسیم
14 آذر 91 11:22
سلام آرتین با کد 0060تونی نی فشن شرکت کرده اگه بهش رای بدین ممنون میشم این آدرسشhttp://www.ninimod.niniweblog.com/
خاله نسیم
14 آذر 91 11:22
سلام آرتین با کد 0060تونی نی فشن شرکت کرده اگه بهش رای بدین ممنون میشم این آدرسشhttp://www.ninimod.niniweblog.com/
خاله نسیم
14 آذر 91 11:24
خدا همه پدر بزرگ ومادر بزگهارو برا نوه هاشون نگه داره


انشاءالله سباسگزارم
علامه كوچولو
14 آذر 91 12:41
سلام مامان سودابه
خداروشكر بخير گذشته
انشاءالله ساليان سال سايتون بر سر نوه ها و بچه هاتون باشه


ممنونم عزیزم
خاله مریم(مامان حسام کوچولو)
14 آذر 91 16:03
خدا بد نده آخه چرا؟؟؟؟؟؟


خواست خدا به حتم
marjan
14 آذر 91 17:13
مامان بزرگ مهربون ممنونم از اینکه بهم لطف میکنین و برام مینویسین
من لینکتون کردم!


از شماهم تشکر میکنم دخترم
مامان فرشته های آسمانی
16 آذر 91 7:58
سلام
بلا به دور ایشالا همیشه سالم باشید


ممنونم عزیزم
مامان متین
16 آذر 91 15:14
وای خدای من چقدر اذیت شدی خانمی. ان شالله که الان خوبی؟
امیوارم دیگه اینجور روزای بد رو نداشته باشی.

ممنونم عزیزم

مامان زهرا دختر دوست داشتنی
17 آذر 91 10:46
سودابه جون سلام خوبید ؟ امیدوارم خدا سلامتی بده و همیشه در کنار خانواده باشید امیدوارم هیچ کس پاش به بیمارستان باز نشه آمِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِیییییییییییییییییییییییییییییییین
مامان محمدکیان
18 آذر 91 9:39
سلام خانم خدابدنده عزیزم.چند وقتی نبودم همین که آپ کردم .اومدم , که این خبر را دیدم. انشاا... که الان بهتریرد. واقعا ناراحت شدم. انشاا...هیچ مامنیه از نوه اش دور نباشه.(آخه گل پسرمااین تجربه را کشیده ومیکشه)ومامیفهمیم که شما چی کشیدید. موفق باشید
مامان عاطفه
18 آذر 91 18:48
سلام عزیزم.خیلی ناراحت شدم.انشاالله همیشه سالم و سلامت باشی کنار محمد متین عزیز
مامانی درسا
20 آذر 91 2:07
مامان سودابه عزیزم انشاالله که همیشه صحیح و سالم و شاد باشی و دیگه بیماری نشی ..... انشاالله که سایه تون بالای سر میوه دلتون باشه ......... مواظب خودتون باشید مامان سودابه ی نی نی وبلاگ ...... راستی واسه رمز بفرما خصوصی


ممنون عزیزم
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
20 آذر 91 15:33
دوست گلم با سه تا پست جدید 46-47-48 بروزیم
تارا
20 آذر 91 18:40
خدا بد نده!چی شده!
نبینم مامانی مریض باشه!
خدا رو شکر که بخیر گذشت!
مواظب خودتون باشید
البته من کی باشم که بگم


تو دختر گل منی عسلی
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
22 آذر 91 13:35
دوست خوبم
با یک شاخه گل
توی این روز زیبا 12/12/12
بهترین ها را برای شما و خانواده محترم آرزومندم.



ممنون عزیزم
خاله مریم(مامان حسام کوچولو)
23 آذر 91 11:59
سلام بهتر شدید؟؟؟
مامان روحان غزل
23 آذر 91 14:44
سلام سودابه جون من الان دیدم این مطلب رو خیلی ناراحت شدم انشاالله که هر چه زودتر کاملا خوب خوب بشید و همواره سالیان سال کنار نوه گلتون به خوبی و خوشی زندگی کنید خیلی مراقب خودتون باشید
مامان جونی
24 آذر 91 13:47
سلام سودابه جون!خدا بد نده؟! خوبین الان؟بخیر گذشت.یه قربانی بدین تورو خدا.اول عروستون حالا هم شما!!!مراقب خودتون باشین.بوس
marjan
24 آذر 91 14:14
سلام مامان بزرگ به سفارش شما یه پست گذاشتم‍ لطفا برین خصوصی
مامان مارال فرفری
26 آذر 91 14:10
اخی خدا بد نده سودابه خان.م .بلا دور باشه .امیدوارم که الان بهتر باشید لطفا منو از حالتون بی خبر نزارید
ستاره زندگی
27 آذر 91 12:25
خداروشكر به خير گذشته. مامان جون ستاره(مامان خودم) هم چند روز بخاطر قلبش داخل بیمارستان بستری شد وستاره هم ..... میدونم محمد چی کشیده،ایشاله همیشه سالم وسایه تان برفرار.
مامان متین
29 آذر 91 20:03
سلام .بالاخره آپ شدم.
ستاره زندگی
30 آذر 91 12:26
یادمان باشد با آمدن زمستان ، اجاق خاطره ها را روشن بگذاریم تا دچار سردی فاصله ها نشویم . . . شب یلدا خوش بگذره
مامان تارا
1 دی 91 12:10
خداوندا توروبه بزرگیت قسم مواظب همه مادران باش و نذار حتی خاری هم پاشونو آزار بده وبرای شماهم ازته دل دعا میکنم خیلی زود سلامتی کاملتون رو به دست بیارین شرمنده من همه لینکهام پاک شده بود و کم کم دوستان رو که سر میزنند دوباره دارم لینکشون رو پیدا میکنم. برای همین تا حالا بهتون سر نزده بودم
تارا
1 دی 91 16:11
مراقب خودتون باشید مامان من هم شب یلدا میگرنش اوت کرد و خیلی اوضاع بدی بود با آرزوی شفای تمام بیماران
مامان متین
1 دی 91 21:44
سلام سودابه جون. منم خیلی برام جالب این تشابه . ان شالله که هر چه زودتر خوب بشی. یلدای شما هم مبارک
مامان آندیا
4 دی 91 12:02
خدا بد نده ایشالا همیشه صحیح و سالم باشیدسایتون بالای سر محمد متین جان باشه
رجبی
5 دی 91 16:58
سلام دوست من وبلاگ قشنقتون رو ديدم جالب بود. انشالله که دیگه بدنبینی من طراحي تقويم کودک انجام ميدم، اگر دنبال يه هديه خوب واسه کوچولو و خانوادتون براي عيد نوروز 1392 ميگرديد توصيه ميکنم يه سر به وبلاگ من بزنيد مطمئن باشيد پشيمون نميشيد. با تشکر، منتظر نظرات شما هستم
ستاره زندگی
7 دی 91 10:48
دوست داریم در جشن تولد ستاره خانم شما هم باشید.
هدی
7 دی 91 22:34
به امید بهبودی و طول عمر با عزت
ني ني شكلك
8 دی 91 2:53
شکسته های دلت را به بازار خدا ببر، خدا، خود بهای شکسته دلان است.فقط کسی طعم دلتنگی را میفهمد که طعم وابستگی را چشیده
مامان ابوالفضل
10 دی 91 12:19
سلام عزیزم چقدر ناراحت شدم خدا ایشاالله حفظتون کنه و همیشه سایه تون بالای سر نوه های عزیزتون باشه آمین
مامان گیسوجون
10 دی 91 16:25
سلام سودابه مهربونم خوبی ؟ نمی دونی چقدر ناراحت شدم از خوندن این پستت الهی هیچ وقت مریض نباشی و همیشه سایه ات بالای سر نوه هات باشه
معصومه
11 دی 91 6:58
سلام سودابه خانم انشاالله که رخت عافیت برتن کرده باشید. اما ببخشیدا یه انتقاد انگار فقط عادت دارید از غصه هاتون بگید .اگه از شادیها تون هم بنویسید برا خودتون هم خوبه . البته اگر دوست داشته باشید . حمل برفضولی نشود.


مامان امیرمحمد
11 دی 91 14:15
سلام مادربزرگ نمونه خیلی ناراحت شدم وقتی خوندم بیمار شدیدوبیمارستان بستری شدید،خداروشکر کهسلامتی خودتونروبدست آوردید محمدمتین روهمب بوسیدازطرف من
نسیم-مامان آرتین
11 دی 91 14:50
سلام مامان سودابه جون نیستین از نوه های گلتون چه خبر ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بابای دوقلوها
11 دی 91 17:48

سودابه خانم از خدا میخوام دیگه هرگز روی بیمارستان رو نبینید.
چقد سخت بوده. اشکمون در اومد


تارا
12 دی 91 0:10
آپم با یه خبر مهم


اومدم عزیزم
مادر کوثر
12 دی 91 11:36
انشالله سایه تون همیشه بالای سر عزیزانتون باشه