محمد متینمحمد متین، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 28 روز سن داره

میوه دلم محمد متین

محمد متین خان و دوباره حادثه ای شوم

تو پنداری کور شده بودیم وصفحه دویم از کتاب تاریخ را ندیده بودیم حتما مورخان آورده بودند اما ما را باوراین عجایب نبود و پس کتاب را ورق نزده بسته بودیم.       آری در صفحه دویم از زندگی نامه آقا محمد متین خان که در تاریخ سه شنبه6خرداد 1393 مصادف با28 رجب و 28می 2014 میلادی آمده که چون زخم  محمد متین خان بهبود پیداکرد مامش به دارالشفا یش برده و بخیه هایش را باز کردندی و مامش را ضعف به جان نشست از دیدن جای کوک های روی پیشانی طفل. پس بر صدد شد برای بهبودش از رژودرم استفاده کرده تا با گذر زمان و رشد طفل سری از آثار جراحت نماند.اما از آنجا که شومینه به اعاده حیثیت از مقام خود برآمده بودو می خواست تا در تا...
7 خرداد 1393
1619 10 21 ادامه مطلب

خدا لعنت کنه شومینه رو بگو آمین و بپسندمان

مورخان آورده اند  در تاریخ 30/2/1393مصادف با20 رجب1435 طفلی 3 ساله به نام محمد متین خان  پایش بر  فرش سریدن گرفت و با سر به سنگ شومینه  برخورد نمود . طفل را ضعف عارض شده خون بر رخش جاری شد و همان لحظه بر عموها جنابان حامد خان و حسام خان  ترس مستولی گشته وهراسان طفل را به دارالشفا رساندن و غافل از اینکه مامش مینا خاتون رنگ پریده و گریان بعد از گذاشتن حجاب بدنبالشان روان گشته است و از بد حادثه عموگان از یاد برده بودندکه ایشان را مهر مادری  فزون  است و تاب دوری از دلبند ناخوش ندارد و این خود باعث شد تا مام زودتر از مصدوم در دارالشفا دوم حاضر آید.   حکیم که شیرین زبانی طفل...
2 خرداد 1393

مرد+زن+نی نی=یک خانواده خوشبخت

  به قول مانی جونم دلام سلااااااااااااام   از همین الان روز زن و روز مرد  بر تمام شما وبلاگیها مبارک .                                        هنوز چند روز مونده به روز زن گوشیها شروع کرد به زنگ خوردن یک سری پیامکهای تبلیغاتی؛یک سری لطف دوستان و...   راستی شما به مناسبت روز  زن پیامک دریافت کردین ؟چند نفر بینتون هست که  این پیامکها رو برای ...
31 فروردين 1393

نوروز مبارک

سلام دخملی ها   سلام آقا پسرها   مامانهای نی نی وبلاگی   قربون خودتون و نی نی های نازتون یکی یکی صورتتون رو بیارین جلو   امیدوارم اسب سال ٩٣را رام کنین و با او به تاخت سرزمین خوشبختی را طی کنین   و به تمام آرزوهای قشنگتون برسین.   حالا دستهای خودت و کوچولوت رو بگیر بالا رو به خدا   خدایا سر سال نو    خونه تمام دخملیام  و پسرام پر از شادی باشه   دلشون پر از محبت   تن خودشون و بچه هاشون سالم   نونش گرم   چراغ خونه اشون روشن   آبشون سرد    ...
6 فروردين 1393

از تولد آقا مانی و بابایش تا تولد آقا محمد متین وسالگرد ازدواج عزیز جون و پدر جون

  از تولد آقا مانی و بابایش تا تولد آقا محمد متین  و سالگرد ازدواج عزیز جون و پدر جون با ارائه عکس هامون سلام خوش اومدید. بفرماین خیلی زحمت کشیدین به خدا. فقط اجازه بدین قبل از رفتن به سالن جشن یک مقدمه عرض کنم خدمت تون. خدایا شکرت که در تولد گل گلی جونم دیگه ننه سرما رو دکش کردیم رفت پی کارش. یادم نمی‌ره روزی که اولین میوه دلمون دنیا اومد چه برفی گرفته بود و نمی‌شد ماشین رو از پار کینگ  بیرون بیاریم اتوبان بابایی مملو از تصادفات جاده‌ای بود.  تو خونه منقل اسپند و شیرینی و گوسفند آماده. تو بیمارستان زائو و نوزاد ترخیص شده و لباس پوشیده و آماده. دل ش...
24 اسفند 1392

خوش اومدید بفرماین.جشن تولد دلبندامه 17بهمن مانی و 18 بهمن باباش

  سسسسسسسسلاممممممممممممم  نه نه اشتباه نیومدین همین جاست تولد آقا مانی خوش اومدین صفا آوردین بفرمایین بالا دم در بده خیلی خیلی  خوش اومدین دل گل پسرمون رو شاد کردین     حضار گرامی ضمن خوش آمد گویی مجدد از اینکه در خانه مجازیمان تشریف آوردید و جشن دومین میوه دلم آقا مانی رو مزین به قدوم خودتون کردین ازتون خواهش میکنم پشت دوربین نظر خواهی رفته  و عکس یادگاری بگیرین با گذاشتن  یک کامنت     حالا باید مجلس گل پسرمون گرم بشه پس همه با هم یک کف مرتب به افتخار خودتون         &nb...
15 اسفند 1392

سلام عسلیای من بادمجون بم آفت نداشت

سلامممممممممممممممم عزیزانم . سلام دختر پسرای  گل دوستتون دارم به اندازه تمام دنیا البته نه مجازی واقعی واقعی قربون محبتهاتون که مامان سودابه رو تو مریضی تنها نذاشتین و دلگرمش کردین. بلاخره پیم پام رو بیرون کشیدن اگرچه هنوز در حال استراحتم ولی جیم فنگ زدم و دیگه طاقت دوری و خاموشی ندارم. هفته بیمارستان را مریم جونم همراهیم کرد و دو ماه خانه را مینا جونم.دست هر دوشان رو می‌بوسم و مراتب قدردانیم را خدمتشان عرضه می‌کنم. موسیو حاج آقا شوهر هم تو این مدت تنها مونده بود که البته خیلی هم خوب شد چون قدر عافیتمان را به مراتب بیشتر دانسته خو یک خبر بامزه خیلی جالبه که وقتی تو بیمارستان بستری شدی همرا...
8 بهمن 1392