یه قصه درسته نه دست و پا شکسته
محمد متینم بیا فکر کنیم الان رو پای من نشستی و داری قصه گوش میکنی چطوره خوبه جیجری. یکی بود یکی نبود غیر از خدا یه شیطون بود وکلی ادم خوب وبدروی زمین .ادم خوبا دوست داشتن بدون درد سر چند صباح عمری رو که خدا بهشون هدیه کرده بود رو توصلح وصفا زندگی کنن و به هم نوعاشون کمک کنن وبا این کارشون احساس ارامش میکردن.اونا از صدای اب و ریزش باران وخواندن پرندگان لذت می بردن حتی به صدای غارغار کلاغ گوش می دادن و می گفتن حکمت خداست که صدای کلاغ رو افریده تا بدونیم صدای بلبل و قناری چه قدر زیباست.خلاصه دنیا اگر به همین جا ختم می شد خیلی خیلی قشنگ بودو انگار تمرین تو بهشت زندگی کردن بود.ا حالا یه عده از اون ادم خوب خوبازیر چتر نی نی وب...
نویسنده :
مامان سودابه
2:20